کتاب تاریخ انقلاب جنگل (به روایت شاهدان عینی)
نویسنده:محمد علی گیلک
ناشر:انتشارات گیلکان،رشت،1371
تعداد صفحات: 590
کتاب تاریخ انقلاب جنگل (به روایت شاهدان عینی) تألیف محمد علی گیلک، کمیسر فواید عامه نهضت جنگل، یکی از منابع ارزنده دوران هفت ساله نهضت جنگل به شمار میرود. یکی از ویژگیهای مهم کتاب تاریخ انقلاب جنگل،ذکر شرح حال و زندگینامه اعضای نهضت جنگل و حتی مخالفان آن نهضت است. یکی از مباحث ارزنده و خواندنی کتاب خاطرات محمد علی گیلک،متن استنطاق سرهنگ عبد الجواد قریب از دکتر حشمت است.
قبل از پرداختن به محتوای کتاب و معرفی آن به خوانندگان این مقاله، خلاصه زندگی نامه محمد علی گیلک ذکر میشود:
محمد علی گیلک (خمامی) در سال 1375 هـ.ق به دنیا آمد. او در مدرسه شمس رشت به تحصیل پرداخت و همزمان با شروع نهضت جنگل به اقتضای شور جوانی و عشق به آزادی به این نهضت پیوست و چون دارای استعداد زیاد و معلومات قابل توجهی بود در رده مدیریت و رهبری نهضت جنگل قرار گرفت. او از رهبران جنگل و از یاران بسیاری نزدیک میرزا کوچک خان بود که در کابینه وی سمت کمیسر یا وزارت فوائد عامه را داشت و در تمامی تحولات نهضت از آغاز تشکیل کمیته اتحاد اسلام و کودتای سرخ حزب عدالت،تا شکست نهضت و شهادت رهبر آن حضور چشمگیری داشته است. گیلک پس از خاتمه کار نهضت جنگل به قفقاز مهاجرت کرد و در بازگشت به گیلان،در بندر انزلی به کار تدریس پرداخت.سپس در رشت عضویت هیأت تحریریه روزنامه طلوع را عهده دار شد و مدتی هم در بیمارستان ملی رشت(پور سینای فعلی)به کار پرداخت.آن گاه به عضویت بانک ملی ایران در آمد.قبل از عضویت در بانک ملی، امتیاز روزنامه رشت را اخذ کرد و به چاپ و نشر این روزنامه پرداخت. این روزنامه از نشریات خوب و ارزنده گیلان بود.نیما یوشیج(علی اسفندیاری)شاعر نو پرداز معاصر طی نامهای که برای محمد علی گیلک فرستاده و مرحوم سیروس طاهباز این نامه را در مجموعه نامههای نیما گرد آوری و به چاپ رسانده است،از محتوای شماره اول روزنامه رشت اظهار رضایت و سودمندی کرده است.
محمد علی گیلک با زبانهای فرانسوی و انگلیسی آشنایی داشت. او علاوه بر ترجمه کتاب تاریخ گیلان از خود زکو،جهانگرد لهستانی که آن را از فرانسه به فارس برگرداند و در مجله فروغ به چاپ رساند،دو اثر دیگر هم از خود به یادگار نهاد:کتاب«شیخ زاهد گیلانی»و«تاریخ انقلاب جنگل».کتاب اخیر در کنار کتاب سردار جنگل اثر ابراهیم فخرائی،خاطرات میرزا اسماعیل جنگلی، خاطرات صادق کوچک پور،خاطرات میر احمد مدنی و...از کتب معتنابه و خواندنی دوران نهضت جنگل به شمار میرود.
به نوشته جهانگیر سرتیپ پور، او در اواخر عمر وارد محافل درویشی شد و در زمره اعضای درویشان سلسله ذهنی درآمد. گیلک در آبان ماه سال 1345 خورشیدی در حالی که هفتاد ساله بود دیده از جهان فرو بست. و جسد وی را در محوطه مسجد فیروز آبادی در تهران به خاک سپردند.
محمد علی گیلک از رهبران جنگل و از یاران بسیار نزدیک میرزا کوچک خان بود که در کابینه وی سمت کمیسری یا وزارت فوائد عامه را داشت. در تصویر زیر سه وزیر کابینه جنگل را مشاهده می کنید. نشسته ردیف بالا،از راست به چپ محمد علی گیلک، نصر الله رضا،میر شمس الدین وقار السلطنه :
یکی از ویژگیهای مهم کتاب، وجود شرح حال و زندگی نامه اعضای نهضت جنگل است.
گیلک در متن کتاب و گاهی هم در پاورقیهای آن به طور اجمال و مختصر به ذکر شرح حال تعدادی از افراد و سران این نهضت و حتی مخالفان آن پرداخته است:محمد علی پیر بازاری(ص 15)،وهاب- زاده حدیدی(ص 21)،ضرغام السلطنه(ص 22)،پور رسول(ص 80)،میرزا ابو طالب عرفانی(ص 88)،رضا خان افشار(ص 138)، محمد علی خان آزاد،(صص 177-175)،نصر الله خان آزاد راد (ص 213)،سرهنگ عبد الجواد قریب(ص 217)،میرزا شکر الله، خان کیهان(ص 295)و عبد الحسین شفائی(ص 440)از این دسته هستند.
محمد علی گیلک نقش حاج احمد کسمائی را در پیشرفت امور جنگل یکی از عوامل مهم اساسی دانسته است.(ص 18)او منابع مالی نهضت جنگل را اعانات مردم متمکن قید کرده است.(ص 19) محمد علی گیلک از نزاع بین نیروهای میرزا کوچک و نیروهای غلامحسین نامی یاد میبرد که وی از مجاهدین زمان مشروطیت بود.به نوشته او غلامحسین خان پس از دستگیری قسم یاد کرد که وارد جمعیت نهضت جنگل شده و با کمال صمیمیت به آنها خدمت کند(ص 20).ابراهیم فخرائی از فردی به نام غلامحسین خان بهمبری یاد کرده و عکس وی را هم در کتاب سردار جنگل به چاپ رسانده است.گفتنی است که نامبرده پس از سرکوب نهضت جنگل، رهبری قیام دهقانی منطقه صومعه سرا را به عهده داشته و در سال 1305 در صومعه سرا اعدام شده است.2احتمالا منظور گیلک از غلامحسین خان همین شخص میباشد.
محمد علی گیلک شکست یک عده از مأموران کنسول روس در نبرد گسکره ماکلوان را از نیروهای جنگل در پیشرفت کار نهضت، توسعه قلمرو آن و استقبال عموم مؤثر میداند و مینویسد:بعد از این فتح،جنگل شهرت عظیمی یافت و جنگلیها قدرت پیدا کردند و علنا وارد ماسوله شده و آن جا را مرکز خویشتن قرار دارند.احساسات عمومی نیز به قدری زیاد شده بود که مردم از هر طرف و از هر صنف و طبقه برای آن که اسمی در بین جمعیت داشته باشند از ارسال پول و اشیاء و لوازم و هر نوع کمکی که مقدور آنان بود مضایقه نمیکردند. (ص 23)همین نکته را هم فخرائی در کتاب سردار جنگل متذکر میشود.
محمد علی گیلک در مورد چگونگی پیوستن اکراد به نهضت جنگل و در مورد پیشه آنان در گیلان سخن گفته و در ادامه نحوه پیوستن خالو قربان را به این نهضت یادآور میگردد:زارعان گیلان برای آبیاری مزارع خود احتیاج به حفر رودخانه و استخر داشته و هر ساله عدهای از اطراف به گیلان آمده برای رفع این احتیاج در قراء و قصبات کار کرده و استفاده خوبی مینمودند.در آن اوقات یکی از این دستههای هفت یا هشت نفری که از کردستان آمده و در آن حدود کار میکردند به علت نزدیک بودن با جنگلیها و دیدن و فتار آنان و آشنایی به سوابق احوال کوچک خان داوطلب شدند جزو مجاهدان باشند.تقاضای آنان مورد قبول واقع شده و رئیس آنها خالو میرزا علی نام داشت.خالو قربان همشیره زاده خالو میرزا علی بود.دید دائی او با دسته خود به جنگلیها پیوسته است،او نیز کسب و کار خود را کنار گذاشته جزو دائی خود وارد در جرگه جنگلیها گردید(صص 25-24)محمد علی گیلک در موردشغل خالو قربان قبل از پیوستن به جنگل یاد آور میگردد که او به داد و ستد کتیرا در ماسوله و گاهیرنجان اشتغال داشته است.(ص 23)
یکی از سران شاخص نهضت جنگل مشهدی علیشاه چومثقالی بود که در تمامی منابع این دوره از او به عنوان یک نفر از بیست و هفت نفر اعضای کمیته اتحاد اسلام یاد شده است.او در کسما مسئول تشکیلات جنگل بود و سر کمیسر جنگ محسوب میشد. محمد علی گیلک،همانند میرزا اسماعیل جنگلی،او را یکی از افراد نهضت مشروطه دانسته و معتقد است که وی در جریان جنگ قوای جنگل با نیروهای روس کشته شده است(ص 34).عین همین داستان را میتوان در خاطرات میرزا اسماعیل جنگلی مورد مطالعه قرار داد.3این حالی است که یعقوب هوشنگی آخرین فرزند باز مانده از مشهدی علیشاه و منوچهر هدایتی خوشکلام هر دو معتقدند که«علیشاه در اسفند ماه 1312 خورشیدی دارفانی را وداع کرده است.»4یعقوب هوشنگی محل دفن علیشاه را در صحن مقبره حضرت معصومه در قم و هدایتی روستایی چومثقال صومعه سرا می- دانند.
در تمام منابع دوره جنگل از اقدامات و خدمات نهضت جنگل سخن به میان آمده است.محمد علی گیلک در مقابل مقایسه با دیگر خاطره نویسان این دوره،صفحات بیشتری را به این امر اختصاص داده است.وی از مدرسه نظام ملی گروه جنگل،ایجاد راه و مدارس و محاکم قضائی آنان به نیکویی سخن گفته است. (صص 79-76).
یکی از مباحث ارزنده و خواندنی کتاب،متن استنطاق سرهنگ عبد الجواد قریب از دکتر حشمت است.دکتر حشمت در این محاکمه از اهداف،آرمانها و شخصیت میرزا کوچک و نهضت جنگل به دفاع برمیخیزد و به تبرئه سردار جنگل از اتهام و انتساب به فرقه بهائیت سخن میگوید.(صص 222-217).
یکی از افراد پرآوازه در نهضت جنگل سید جلال چمنی است.او پس از نهضت جنگل به ادامه مبارزه با عوامل حکومت مرکزی پرداخت و در محله پونل اسیر توطئه و دسیسه ضرغام السلطنه شد و پس از دستگیری در رشت تیر باران گردند محمد علی گیلک در خاطراتش از او به نام سید جلال ندامانی یاد کرده است،درحالی که جز محمد علی گیلک،همه خاطره نویسان او را سید جلال که معرفی کردهاند.(ص 438).
عمده ترین مخالفان میرزا کوچک و نهضت جنگل،مالکان بزرگ گیلان بودند.این واقعیت را میتوان در گزارش شماره 464 به تاریخ 30 سپتامبر 1920 سفارت آلمان در ایران دریافت:«کمیسیونی از زمین داران عمده گیلان تحت ریاست رئیس الوزرا در تهران تشکیل شد تا درباره اوضاع گیلان مشورت کنند.به طوری که گفته میشود یک قسمت از جنگلهای بین منجیل و رشت را نابود کردهاند تا آن که پناهگاههای قیام کنندگان گیلانی را از آنها بگیرند.»5
همین مسئله را محمد علی گیلک به عنوام عمدهترین علل مخالفت میرزا فتح الله خان اکبر(سپهدار رشتی)به نهضت جنگل بر شمرده است:سپهدار از کسانی بود که در مقابل وزیر کشور،وجود نهضت جنگل را برای حیثیت،موقعیت و املاک خود در رشت مضر میدانست.بنا بر این بهترین پشتیبان مالکین شناخته شده و به هر طریق میخواست زودتر این جمعیت را محو نماید.(ص 42)
یکی از یاران وفادار میرزا کوچک گائوک بود.منابع آن دوره معتقدند که او آلمانی بود و میرزاکوچک نام هوشنگ را برای وی برگزیده بود.تنها منبعی که از آن میتوان به اطلاعات مختصری درباره گائوک دسترسی یافت،خاطرات محمد علی گیلک است. البته گیلک از انتساب او به آلمان تردید دارد،نوشتههای وی در این باره این گونه است:
ما نتوانستیم از ملیت و تابعیت گائوک چیزی به دست آوریم، اگر چه میگفتند مشار الیه آلمان است؛ولی روس بودن او بیشتر به صحت نزدیک بود.به هر حال روس یا آلمانی یا ملت دیگر،این شخص تا آخرین نفس با میرزا همراهی کرد و موقعی که دوستان میرزا یکی بعد از دیگری او را ترک میکردند،گائوک دوش به دوش او کوه گردی و راهپیمایی مینمود و این شخص قبل از آن که به جنگل بیاید در اوایل جنگ بین الملل(18-1914)در اصفهان عضو ژنرال قونسول گری روس بود.پس از مدتی قلیل به تهران آمد و داخل بانک استقراضی گردید و بعد از شکست دولت تزاری و بروز و انقلاب روسیه،با بعضی از عناصر آزادی خواه تهران سروکاری پیدا کرده و با مساعی آنها به رشت آمد که به انقلاب جنگل بپیوندند.انگلیسیها در نتیجه یک فقره را پرات چند نفر از آن جمله گائوک را دستگیر و حبس مینمایند.پس از او را به هندوستان تبعید میکنند.بعدا گویا آزاد شده به روسیه میرود.بلشویکها که به ایران میآمدند گائوک به همراهی آنها به سمت مترجمی وارد انزلی گردید.کم کم به جنگلیها پیوسته و علاقه زیادی به کوچک خان پیدا نمود و دائما با او همکاری میکرد تا آن که در آغوش برف جان سپرد.(ص 507)