« بـیاید خرم خوش عید نوروز * شود میرزا در این نوروز پیروز »
الکساندر خودزکو، درباره اجـرای مـراسم نـوروزی در شمال به سال 1842 میلادی، نوشته است:
«نوروزی در گیلان امروز به پسر بچههایی گفته میشود کـه دسته جمعی حرکت میکنند و اشعاری به میمنت نوروز میخوانند.این پسر بچههای پر جـنب و جوش هشت تا دوازده ساله در روسـتاها و شـهرها به راه میافتند، جلوی در خانهها به خواندن شعرهای زیر میپردازند و به عنوان پاداش هدایای ناچیزی از قبیل میوه، تخممرغ، پولخرد و غیره دریافت میکنند.2»
آنچه در اینجا مورد اشاره خودزکوست چنانچه با «عیدی» رفتن جمعی کـودکان گیلانی در روزهای آغاز سال نو خلط نشده باشد، «مراسمی»ست در ردیف«مراسم بارانخواهی» 3. دیالوگ«نوروزی»ای را که خودزکو ثبت نموده، ظاهرا تلفیقیست موجز از مراسم بیجنبوجوش«نوروزی»و دیالوگ نمایش«عروسه گوله». احتمالا مـتن گـردآوری خودزکو، بر بستر مراسمی از بارانخواهی گیلانیها شکل گرفته است یا اینکه از متن چنین نوروزیهائی-برای سده حاضر پرورانده شدهاند:
تکهای از نوروزی:
یدانه دهی گیرمه 4 -دودانـه دهـی گـیرمه
ندهی آیه میرمه 5 -کفن از تـو گـیرمه
ایـا دختر نیچی 6 -فلفله 7 تی سره دچی 8 تی غمزه مرا واچی 9 -ترا نوروز مبارک بی 10 »
تکهای از عروسه گوله:
آی غول تو بـوشو بـیمیر
یـه قرآن فاده بیگیر
آی خانخازنه نئچی
تی غمزه مـره وئچـی»
(-آهای غول!تو برو و بمیر/و یک ریال میدهد نگیر/و دو ریال میدهد بگیر/ و پول گور و کفن خود را بگیر
آهای همسر صـاحبخانه، آهـای نـیزن!/کرشمه تو، مرا[از روی زمین]برچیده است) 11 اما نوروزی در سده اخـیر، برخلاف گردآوری ارزشمند خودزکو، نظمیست در توصیف نوروز و بهار؛به زبان پارسی یا ملمع(فارسی-گیلکی):با وجود تـحولات اجـتماعی ایـن عصر با تأثیر تکنولوژی در زندگی مردم شهر و روستا خوشبختانه هنوز هـم در گـوشه و کنار گیلانزمین«نوروزی»خوانها با نغمهها و تصنیفهای دلنشین خود چند هفته قبل از موسم بهار مژده طـلیعه نـوروز، ایـن جشن کهن و ملی، را به«گیلهمردان»می دهند.این ترانهها معمولا توسط دو یـا چـند تـن از جوانان در کوچهها و محلات شهر و یا در کنار خانههای روستایی اجرا میشود 12 «نوروزخوان»ها سراسر گـیلان را زیـر پا مـینهند و به نیمی از شهرکها و روستاهای مـازندران نـیز میروند.
اغلب اینان نخست«دوازده امام»میخوانند و بر ترجیع که میرسند، ترجیع را دو نفری تـکرار مـیکنند و بـعد«نوروز و نوسال»میخوانند.
در نوروز و نوسال که ترجیعش با«باد بهاران آمده»آغاز میشود، به مـناسبت سـطرهایی در ستایش یا نکوهش«صاحبخانه»میسرایند.و گاه مقدار پول، برنج، چای یا تخممرغ را کـه مـی خـواهند، در شعر قید میکنند.13 ازمجریان«نوروزی»، یکی، نوروزی خوان است که ابیات منظوم نوروزی را از برمیخواند و چـوبدستی، فـانوسی روشـن در دل شب تار دارد، چوبدستی است چوب ازگیل-به جهت مقابله با سگها-در دسـت دیـگر.مجری دیگر نوروزی، «کیسهکش»است که هدایای دریافتی از خانهها را در کیسه جمعآوری و حمل میکند.«کیسهکش»، بیت تـرجیع نـظم را با نوروزیخوان تکرار میکند و معمولا مانند نوروزیخوان چوبدستیای برای مقابله با سـگها در دسـت دارد.آغاز برگزاری مراسم نوروزیخوانی، ازیک-دو و حتی سـه هـفته پیـش از فرارسیدن نوروز و سال نوی خورشیدی است.نـوروزیخوانی، طـی سالهایاخیر نیز-البته بهندرت-در نقاط مختلف گیلان پیگیری میشود مانند اجرای آن در برخی از روسـتاهای اطـراف شفت و رشت و...
«شایسته دقت اسـت کـه نوروزیخوانی نـوعی اشـاعه فـکر عامه و راهی جهت تبلیغ افکار مـذهبی و سـیاسی بوده است و در اواخر دوران قاجاریه در تاریخ مبارزات سیاسی مردم این منطقه نقش جـالبی داشـته است و نوروزیخوانان غالبا دانسته اشعاری را حـفظ کرده و آنرا به عـمق روسـتاها میبردند مثلا پس از پیاده شدن سـازمان شـهربانی، در روستاهای گیل و دیلم نوروزیخوانها یک دسته از اشعار سیاسی و اجتماعی که گوشواره آن ایـن بـیت بود:
بلی این دولت از لطف آجـان اسـت کـه با تنظیم و رافـت تـوامان است
میخواندند... 14 »
آداب و مراسم نـمایشی عـامه گیلان در آخرین سالهای سلسله قاجاریه، بیش از پیش سمت و سوی سیاسی و اجتماعی به خود گـرفت کـه رسم نوروزیخوانی از جمله آن مراسم بوده اسـت.قـطعه نوروزی زیـر، دقـیقا، در فـاصله آغاز قیام جنگلیها«سـال 1294 خورشیدی)تا ایجاد تفرقه و شکاف در صفوف نهضت و متعاقب آن عقبنشینی جنگلها به شرق گیلان در پی خیانت حـاجی احـمد کسمائی(در سال 1298 خورشیدی)شکل گرفته اسـت.بـه عـبارتی در دوره تـثبیت رهـبری میرزا کوچک جـنگلی و تـشکل جنگلیها؛دوره همزیستی مسالمتآمیز جناحهای متخاصم انقلاب جنگل:
«خوشا میرزا به ملت یار گـردید / خـوشا حـاجی ورا انـصار گـردید»... 15
شـود نوروز ما امسال فیروز
خوشی بینیم اندر او شب و روز
اگرچه جملگی بودیم در سوز
زراعت سوخت ما را جمله دیروز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیـروز
خوشا میرزا به ملت یار گردید
خوشا حاجی ورا انصار گردید
جلوگیری سپس ز اغیار گردید
به دی بودیم خوار امروز فیروز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
اسـاس عـدل در گیلان نهادند
به دشمن تیرهای خود گشادند
از ایشان ملت مظلوم شادند
دعا گویند بر ایشان هر مه و روز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
پی نوشت :
(1) -متن«نوروزی»از کتاب«سرزمین و مردم گیل و دیلم» نوشته آقای سیّد محمّد تقی میرابوالقاسمی «انتشارات طاعتی-رشت-چاپ اوّل 1356-صـفحات 148-149)نـقل شده است.
(2)- الکساندر خوچکو، نوروزیها، ترجمه محمد باقری، چیستا-سال چهارم-شماره 8-فروردین 66، ص 568.
(3)- درباره چگونگی اجراء مراسم بارانخواهی در نقاط مختلف ایران و ترکیه و...و تشابه توصیف خودزکو از«نوروزی»بدان، ن.ک به:ایـهان بـاشگوز، مراسم تمنای باران و بارانسازی در ایران، ترجمه باجلان فرخی، کتاب جمعه-شمارههای 18 و 19-سال 1359
(4)- یکی دانه بدهی میگیرم
(5)- اینجا میمیرم
(6)- نیزن
(7)- مهرههای به رشته کشیده
(8)- روی سرت چیدهای
(9)- روی سـرت چـیدهای
(10)- نوروزیها، چیستا، ص 570
(11)- رحیم چراغی، عروس گل، چیستا-سال ششم-شماره 7 و 8-فروردین و اردیبهشت 68، ص 423-424
(12)- دکـتر عـبد الکـریم گلشنی، نوروز و نو سال در گیلان، هنر و مردم-شماره 162- فروردین 1355، ص 2، 3
(13)- کاظم-سادات اشکوری، نوروزیخوانی در گـیلان، هـنر و مـردم-شماره150-فروردین 1354، ص 47
(14)- سرزمین و مردم گیل و دیلم، ص 147
(15)- پایبندی جـنگلیها در مـناسبات و تشکیلات خود به پارهای از معتقدات و سنتهای اجتماعی گیلان در آن عصر-با وجود تأثیرگذاری شگرف و سازنده انقلاب جنگل بر پارهای از آداب و اعتقادات اجتماعی عامه-مـثالزدنیست از بـاب مثال، عمل رهبری انقلاب گـیلان بـه سنتهای رایج نوروز. نایب صادق خان کوچکپور(از فرماندهان نظامی جنگل)در خاطرات خود به«عیدی دادن میرزا کوچک خان به جنگلیها در اوّلین روز نوروز 1298 اشاره میکند:
«در فـروردینماه 1298 روز عـید میرزا کوچک همه نـظامیان را در هـر نقطهای که بودند به عنوان سلام روز عید در گوراب زرمخ احضار کرد من هم که فرمانده گروهان سوم و مأمور فومن بودم شب عید از فومن حرکت صبح روز عید در گوراب زرمخ حاضر شـدم.در مـحوطه سربازخانه که مساحت آن از سی هکتار متجاوز بود نظامیان از پیاده و توپخانه و سواره صف کشیدند ابتدا میرزا سان دید بعد رژه آغاز شد.عموم نظامیان از برابر میرزا کوچک خان رژه رفتند پس از رژه میرزا به هـریک از سـربازان یک سـکه 5 ریالی عیدی داد»صادق کوچکپور، نهضت جنگل و اوضاع فرهنگی-اجتماعی گیلان و قزوین، نشر گیلکان(رشت)، چاپ اوّل 1369، ص 17