غزلی که زنده یاد نصرالله مردانی برای میرزا کوچک خان جنگلی سروده بود :
در وسعت انديشه. خونبار جنگل از پشت خنجر مي خورد سردار جنگل
بر کنده هاي پير، زخم تير پيداست پوشيده از گلهاي خون، ديوار جنگل
در ذهن سبز شاخه ها با خون تداعي سرهاي سرداران شود بر دار جنگل
اسطوره. سرخ شجاعت آفرينند مـردان ديگر باز در پيکار جنگل
بوي تر خون کاروان باد آورد از کوچه هاي خيس شاليزار جنگل
سرشار از عطر تر بي رنگ باران خاک و نسيم و شاخه پربار جنگل
پر مي کشد تا کهکشان روشنايي از کوه ظلمت مرغ آتشخوار جنگل
در انتظار صبح پيروزي است با ما در سنگر شب ديده بيدار جنگل